سلام مثل همیشه میدونم کسی نیست و نمیاد میدونم اکثرن اینستاگرام رو ترجیح دادن
اما اینجا یادگار سالهای دور منه .... سالهایی که خیلی زود گذشت خیلی خیلی زود ....
من اینجا ثبت شدم هروقت ناراحتم و حرفای دلم روی هم جمع میشه و نمیتونم بگم میام اینجا ....اما تاریخ دلتنگیام دل نگرانی هام خیلی به هم نزدیک شده .... من از حدیث خیلی فاصله گرفتم از شعر نقاشیام ...تنها چیزی که هنوزم باهامه کتابامه ....
من آدم جمع شدن نبودم .............
خدایا تو این گیرو دار کاش تو رو ازم نگیرن کاش بیای بگی حدیث من هستم ....
یاد یه شعرم افتادم که خیلی دلی واسه روز تولدم اومد تو ذهنم و سرودم ....
خدایا بگو هستی نبودنت برای من خیلی سخته یعنی دنیای بدون تو مزخرف و ترسناکه من کیو صدا بزنم ؟؟؟ باهاش حرف بزنم ؟ غر بزنم ؟ گریه کنم ؟ فکرامو بگم ؟ مشورت بخوام ؟ کمک بخوام ؟؟ شوخی کنم ؟ خدایا دلتنگ حدیثم خدایا میدونی این روزام چقدر بد میگذره چقدر از خودم دورم ....
اگه کسی میخونه و میفهمه چی میگم اگه میتونه کمکم کنه خوشحال میشم با یکی همفکر خودم حرف بزنم
یا ستار ........برچسب : نویسنده : chadissamie بازدید : 84